گناهان بسیار من بر دوش تو آمد
افکار بس پلید من بر سر تو آمد
حقیر و هم رسوا شدی از بهر من
مجروح و هم نالان شدی از بهر من
مگذار از یاد برم آن خون پربها
مگذار پایمال کنم آن را در دنیا
مرواریدم حفظ کن در دلِ آن صدف
تا پیش روم با تو، از بهرِ آن هدف
با آتشت گرم ساز دلِ سرد مرا
بسوزان از قلبم هر نوع گناه را
ژاله