عزیز جانمی هرجا که هستم
تو را ای زنده ی جاوید پرستم
مسیح ای سرورم تنها پناهم
تو هستی تکه گاهم تکه گاهم
چه روزایی به دنبال تو گشتم
خدای من به سویم آمدی نامت پرستم
اگر هر روز اشک ریزم به پای
کنم جسم حقیرم را فدایت
نره از یاد من روزی که بودم
گنهکاری حقیر ، بی تو که بودم
گذشت آن فکر ننگینی که داشتم
ولی حالا تویی که زنده هستم
تو بودی در گناه راه نجاتم
اگرفیضت نبود ،آقا هلاکم
تو بودی نور در این ظلمتِ جان
وگرنه من همان هستم که بودم
منِ آواره را فرزند خواندی
تو بودی از شریر جسمم رهاندی
ولی حالا منم در درگه تو
بوَد راهم صلیب عشقم تویی تو
وجودم را به پای تو ریزم
که دیدم عشق و مهرت را مسیحم
مژگان
339
3/5 - (1 امتیاز)
339