عزیز جانمی

خواندنی > شعر > ستایش > عزیز جانمی

عزیز جانمی  هرجا که هستم

تو را ای زنده ی جاوید پرستم

مسیح ای سرورم تنها پناهم

تو هستی تکه گاهم تکه گاهم

چه ر وزایی به دنبال تو گشتم

خدای من به سویم آمدی نامت پرستم

اگر هر روز اشک ریزم به پایت

کنم جسم حقیرم را فدایت

نره از یاد من روزی که بودم

گنهکاری حقیر ، بی تو که بودم

گذشت آن فکر ننگینی که داشتم

ولی حالا تویی که زنده هستم

تو بودی در گناه راه نجاتم

اگر فیضت نبود ،آقا هلاکم

تو بودی نور در این ظلمتِ جان

وگرنه من همان هستم که بودم

منِ آواره را فرزند خواندی

تو بودی از شریر جسمم رهاندی

ولی حالا منم در درگه تو

بوَد راهم صلیب عشقم تویی  تو 

مژگان

361
امتیاز دهید page
گرانبها در شبکه های اجتماعی
361