نور و امید

خواندنی > شعر > ستایش > نور و امید

قلب من می سراید سرود شکر گذاری را

جان من می ستاید خداوند مهربانی را

در اندوه و غمها او شنید صدایم را

باز کرد درهای بسته اجابت کرد دعایم را

کوبیدم وکوبیدم در رحمتش را

باز کرد به رویم فیض بی انتهایش را

غم بیرون رفت و شادی امد

نور و امید و ازادی امد

در تلاطم  باد و طوفانها

عشق او بود بهرم هویدا

اکنون شادم و مسرورم و می رقصم

چون دست اوست اکنون در دستم

وهیچ چیز نکند مرا از او جدا

این وعده ی اوست که داده به ما

اکرم

359
امتیاز دهید page
گرانبها در شبکه های اجتماعی
359