چگونه از یاد بریم
محبت تو ای مسیح
که پا نهادی از سما
چه بی گنه بر این زمین
وزان جلال و آن شکوه
صلیب،برگرفته ای
وزان سرور و رقص و شور
چنین به خون نشسته ای
حقیر خواندی آنچه را
که بر تنت روا شده
وزان خوشیِ بعد از آن
نجات تو عیان شده
تمام آنچه ذات توست
فدای من نموده ای
قداست و محبّتت
بپای من نهاده ای
تو آن شبان بُدی که خود
به چنگ گرگ،برّه شد
اگرچه خود فدا شدی
ببین که برّه زنده شد
حقیقت صلیب تو
مرا دوباره زنده ساخت
یگانه مهربان من
خدای من تو را سزاست
حامد
335
امتیاز دهید page
335