فیض مسیح

خواندنی > شعر > فیض > فیض مسیح

 خداوندم تو را می خوانم امشب

 فقط درمان قلبم را تو میدانی

 تو خود گفتی در آن انجیل پر بارت

 که ایمان داشته باشید هرچه می خواهید

 من امشب خسته از راهم که افتادم به درگاهت

 در این راه پر از اندوه پر از خشم و پر از مزدور

 فقط روحت بود درمان همان روح پر از هرمان

 که انگیزه دهد بر من که سختیها زنم بر هم

 تو روحت جان جانان است تو روحت پر ز درمان است

 مرا پر کرده است از شوق مرا افکنده است در ذوق

 تو من را عاشقم کردی مرا مجذوب خود کردی

 خدایا دل به تو بستم دل از دنیای بد شستم

 من از روح تو پر گشتم من از نام تو سرمستم

 خدایا پر ز ایمانم تویی جانان جانانم

 منم سر بر گریبانت روم قربان دستانت

 همان دستان پر مهری که آمد بر سر و رویم

 که روحم را جلا داده مرا با عشق شفا داده

 که روی قلب سنگ من نشانی از خدا داده

 خداوندا تو با عشقت همه عالم ببخشیدی

 خداوندا تو با عیسی شکستی دوریت با ما

 تو با شوق امدی در من که من را وا نهی از من

 منیت را ز من بردی محبت را به من دادی

 منم بر روح پر فیضت فرستادم هزار آمین

رامین علی اکبر پور

362
4.8/5 - (31 امتیاز)
گرانبها در شبکه های اجتماعی
362