کوچه های پر از درخت اقاقیا را ببین! دشتهای سر سبز و پوشیده از شقایق را بین! آسمان پر شهاب و سحاب را ببین ! گویا در انتظار جشنی است آسمان و این زمین! باغ های پر بار از هر ثمر را ببین ! چشمه های شیرین جوشیده از زمین را بین ! دریای نیلگون و صحرای برین را بین ! هر یک آماده پذیرایی از میهمانی عزیز! او کیست که جهان در شادی غرق هست ؟ آماده پذیرایی و در تکاپو هست ؟ او کیست که قدم هایش از دور هم پر رحمت است؟ مبارک و خوش یمن و پر از سعادت است! دنیا داند و دل نداند که او کیست ؟ دانم که او جز عیسی ناصری نیست!