نور عالم
مهلتی هست بر من و تو ، آسمان باز میشود
تا که نور عالم آید ، بر زمین ساکن شود
ذات حق در جسم رود ، تابان در این ظلمت شود
بی گنه و پاک و صادق ، همنشین با ما شود
فرصتی هست ، که ره راستی نمایان میشود
دشت سر سبز و پر از گل هم شکوفا میشود
درب نیکی باز شود و گمشده پیدا شود
در کنار این خداوند شادی هم مهمان شود
مهلتی هست ، جانمان تا به ابد آزاد شود
آن گناهان پاک شود و او نجات ما شود
روح او در ما رود و روح ما با او شود
ذهن و قلب و هر عمل ، خشنودی خالق شود
میترا
345
امتیاز دهید page
345