وقتی که ترسان می شوم

خواندنی > شعر > ایمان > وقتی که ترسان می شوم

وقتی که ترسان می شوم ، وعده های تو را به یاد می آورم

گذشته را می‌نگرم و وفاهای تو را به هراس نشان میدهم

قوت و برکت و رحمت تو آویز زندگانی ام میشود

محبت و حمایت و حفاظت تو زینت روزهایم می‌شود

حضور و وجود تو روشنایی شبهای تارم میگردد

صفا و صمیمیت تو آتش روزهای سردم می‌شود

وقتی که تنها و بی یار میمانم به وعده های تو اعتماد دارم

گذشته را باز می‌نگرم و مهر تو را به دنیای تنهایی نشان میدهم

گذر روزهای سخت با خداوندم آسان شد

شادی او در ایام ناله هایم عیان شد

دستان پر مهرش بر جسم و روحم شفا شد

نگاهش تا به آخر برایم ایمان و اعتماد شد

میترا

292
امتیاز دهید page
گرانبها در شبکه های اجتماعی
292