ز تو مهر فراوان من گرفتم
ز آتش روحت جان گرفتم
شدم فرزند تو نامی نو گرفتم
ز ظلمت رد شدم نوری نو گرفتم
مسیحم ِستاره شباهنگ در شب بیابان
مجوسی گشتم و راهی نو گرفتم
عیسی راهی مستقیم نزد پدر شد
در این ره من عهدی نو گرفتم
زن سامری بودم در لب چاه
ز دست عیسی آبی نو گرفتم
ز رد خون ٫ بر صلیبش قطره قطره
بهر زخمم مرهمی نو گرفتم
عیسی دلیلی نو ست بهر حیاتم
زبند آزاد شدم نجاتی نو گرفتم
بهنوش