فرصت دوباره

خواندنی > شعر > موارد دیگر > فرصت دوباره

تو فرصت دوباره دادی از سر لطف

تا رها شوم من از قیود دین و کیشم

تو ردایی تازه دادی از تن خود

تا بپوشد تن آلوده از گناه خویشم

تو دمیدی جان تازه ای بر کالبد من

مرحمی ازجنس خودت بر دل ریشم

سرمست شدم از شور و شعف در ژرفای وجودت

تا تهی شود از شورهوس روح پریشم

شکرانه این جود و کرم گویم به زبانم

تا زیبنده ز نام تو شود،این نقل و حدیثم

تو مسیحا نفسی،شه،اندر دو جهان تو

تا سیراب شود از جام تو این تشنه کویرم

 

شاهرخ شهسواری

159
4.5/5 - (2 امتیاز)
گرانبها در شبکه های اجتماعی
159