ستاره شباهنگ

خواندنی > شعر > میلاد مسیح > ستاره شباهنگ

ستاره شباهنگ

جرس قافله فریاد بر آورد:

در خون غلطیدگان راحیل!

راحیل تسلی نیافته

مویه های مادران کودکان بی کفن

ابر سیاهی برآسمان اورشلیم

فرمان خونین

مهر نبوت

اورشلیم تب زده

 در افیون تحجر

بهت زده، می نگرد

تخت خالی داود را

ماشیح!ماشیح!

شاید تسلی

بر رنجور پیکر عروس یهوه

لیک تسلی نی

نوری آمد

قدوس و پر جلال

شکافت دیوار سکوت بکر مریم را

حرمت یافته!مبارک شده!

تسلی بیاب!تسلی بیاب!

متبارک باد ! متبارک باد!

فر وجلال بر خدائی

که کنیزاویم، بشود

تا نجات مولود شود

جانم خداوند را متبارک خوان

ثمره رحمم متبارک

به روح القدس

تا تولد شباهنگ شکسته شفق

چه زیباست آوای تو

چه شیرین قوتت بر من

کنیز خدواند

منتظر تولد شباهنگ

 روزه عبودیت پوشیده

جرس قافله بانگ برآرد:

مجوسان به ستایش

شاه نور،رج

می زنند بیابان و

قلب های بیابانی ملوکانه را

لیک اورشلیم خالی ز انتظار

اورشلیم خاموش خاموش

نور موت بر

قنداقهای غرق به خون

راحیل تسلی نیافته

جرس قافله بانگ بر آرد:

بیت لحم افراته!

چراغهای قصرهای بی فروغ

ز نور منجی

بیابانی شاید تا تولد شباهنگ

فضله بهایم دلپسند تر زعود ملوکانه

نزد پدر

آخور حقیر!صفر تاریخ را می شکند

ملایک می سرایند

خدا را در اعلی علیین جلال

وبرزمین رضامندی!

جلال !جلال!

بر هوشیانا ماشیاه!

بزن بربط،بزن عودی

سلاله داود می آید

هلهله سر ده

خدا در جسم می آید

فریاد شوق مریم

بغض فرو خورده یوسف

شتاب شتران مجوسیان به تعجیل

شب تفت دیده به انتظار

نوزاد مقدس نموده رحم

فریاد آغاز بر آورد

خدا به جهان آمد  

بهنوش

282
امتیاز دهید page
گرانبها در شبکه های اجتماعی
282