09/16/2021

فیض خدا

فیض خدا شبی بر لب پنجره نشسته بودم چشم بر آسمان کبود و سیاه دوخته بودم آغاز کرد دل خسته من از بیداد زمان سر زد […]
09/16/2021

یهوه هستم اسمم همین

یهوه هستم اسمم همین یهوه هستم اسمم همین جلالم عیسی ست به یقین وقایع نخست واقع شده چیزهای نو اعلام شده جزایر توصیفم کنند سرودی نو […]
09/16/2021

آزادی آوردی

آزادی آوردی من آن كسي بودم هر روز و شب گم بود دل خسته و مايوس درگير مردم بود پيش از تو اي عيسي قلبم چه […]
09/16/2021

مژده

مژده ناجی به جهان دیده آبادی داشت از روز ازل مژده ی آزادی داشت دستان گنه را بگرفت و بفشرد حتی گنه از لطف تو آگاهی […]
09/16/2021

بیا

بیا سحر دل مژده ی آزادیت دارد بیا بیا تا که سیه روزی ز دل گردد جدا ز شمع محفل یاران نسوزی در خفا بیا نور […]
09/16/2021

مژده دهید

مژده دهید مژده دهید به جهان که جان جانان آمده      آن دلبر شیرین بیان از عرش اعلا آمده آن گوهر شب تاب در تاریکی ما آمده      […]
09/16/2021

نجات

نجات در معلّق خانۀ  فکر             پرگرفت از چشم خیسم خاطرات چادر ش در میان دود و اندوه               در میان آه و ناله نیش سمّی حریفان                 […]
09/16/2021

شام آخر

شام آخر اوّل و آخر به آخر شام خویش رونهاد و برگرفت نانی ز پیش در دعا برکت طلب کرد از خدا تا که آید عهد […]
09/16/2021

فیض نجات

فیض نجات آواره در شب-بودم گریان و نالان-هردم زخمی تن من-پرخون ره می سپردم-مجنون عریان تن من-خسته شادی ز جانم-رسته داد و فغانم-جاری دستی نبودش-یاری ناگه […]